سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها

شاعر : علی اکبر لطیفیان
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : غزل

در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت            وقت طواف چهارمش خاکسترش ریخت

فطـرس شد و غسل تقـرّب کرد روحش            هرکس که خاک چادرش را بر سرش ریخت


از زینـبـش زهرای دیگر ساخت زهـرا            مادر تمام خویش را در دخترش ریخت

او زینت است و بی‌نیاز از زینتی هاست            پس از مقامش بود اگر که زیورش ریخت

وقـتـی دهـان وا کرد، دیـدنـد انـبـیـا هـم            نهـج البلاغه بود که از منـبـرش ریخت

وقـتی دهان وا کرد، از بس که غـیورند            مولا صدای خویش را در حنجرش ریخت

در کـوفـه حتی سـایـه‌اش را هم نـدیـدند            فرمود: غُضّوا، چشم ها در محضرش ریخت

زن بــود امـا بـا ابـهّـت حــرف مــی‌زد            مردی نبود آن جا مگر کرک و پرش ریخت

یک گوشه از خشمش اباالفضل آفرین است            گفتیم زینب، صد ابوالفضل از برش ریخت

بـه مــرقـدش تـازه نــگـاه چـپ نـکـرده            صد لشگر تازه نفـس دوروبرش ریخت

آن قـدر بـالا رفـت و بـالاتـر کـه حـتـی            در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت

نقد و بررسی

ابیات زیر به دلایل مستند نبودن؛ مغایرت با روایت های معتبر؛ اغراق گوئی و همچنین عدم توجه به توصیه های علما و مراجع حذف شد



هـجـده سـر بـالای نـیـزه لـشگـرش بود            تا شهر کوفه چند باری لشگرش ریخت



وقـتـی هـجـوم سنگ هـا پایـان گـرفـتـند            خواهر دلش ریخت، برادر هم سرش ریخت



با نـیـزه می‌کـردنـد بـازی نـیــزه داران            آن قدر خون از نیزه‌ها بر معجرش ریخت